بغض در گلو، پایان ده روز عشق موکبداران رزن با زوار اربعین
با جمعشدن آخرین چادرهای موکب رزن در مسیر کربلا، ده روز خدمتِ آمیخته به عشق و ایثار پیرغلامان سپیدموی این دیار، در سکوتی از حسرت به پایان رسید. خدمتی که هدفی جز رضای دلِ زائران حسین(ع) و طلب قبولی از آستان ارباب نداشت.
امروز، آخرین موکب شهرستان رزن هم طومار خدمتاش را پیچید. پایان ده روزی که گویی تنها یک لحظه بود؛ لحظهای سرشار از عشق بیمنت و دلدادگی بیشائبه.
پیرغلامان سپیدمویی، در این ایام، با تمام وجود در طبق اخلاص گذاشتند. از سحرخیزیهای سرد برای گرم کردن چای، تا جارو کشیدن خستگیناپذیر حیاط موکب و پذیرایی با چهرههایی گشاده و دلی پر از شوق. هر کاری، از کوچک تا بزرگ، انجام شد،همهچیز فقط برای آن که دلِ زائرانِ خسته و تشنهی ارباب را شاد کنند و ذرهای از عشق خود را به حریم اباعبدالله(ع) عرضه دارند.
ده روز عشق و از خودگذشتگی، امروز در سکوت و با بغضی تلخ و شیرین در گلو به پایان رسید. نجواهای دعا، خندههای گرم هنگام پذیرایی، و حالا، آهی که در سینه حبس شده بود. این یاران دیرینه، با نهایت احترام و ادب، موکب ها را جمع کردند.
آنها جز یک آرزو نداشتند: «قبولی خدمت» و «افتخار اربابی امام حسین(ع)»، افتخاری که در هر جرعه چای دادند، در هر لقمه نانی که تقسیم کردند و در هر قدمی که برای نظافت آن سرای عشق برداشتند، جاری بود.
موکب ها، در مسیر مقدس کربلا، نهچند روزی گذرا، که جلوخانهای از عشق بود. امروز چادرها جمع شد، اما عطر خدمتشان و بغض بی پایان این میهمانی آسمانی، بر دلهای همهی شاهدین این فداکاری باقی است. آنها رفتند، اما یادِ دستهای پینهبستهای که با عشق سیبزمینی پوست میکردند و چهرههای نورانیای که با افتخار از "خدمت به زائران سیدالشهدا(ع)" سخن میگفتند، ماندگار شد.
انتهای خبر /عل