تاریخ : 27. شهريور 1404 - 7:45   |   کد مطلب: 29873
روایتی از کتاب «دشواری مبارک»
سند یک جنایت
پیجرهایی که روزی تنها وسیله‌ای ساده برای پیامک بودند، در جنایتی هولناک به سلاح مرگبار اسرائیل تبدیل شدند. انفجار همزمان چهارهزار پیجر در لبنان، هزاران شهید و مجروح بر جای گذاشت و روزی به تلخی «قیامت» رقم خورد. بخش کتاب رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سالگرد این جنایت بشری رژیم صهیونی، با مرور و معرفی کتاب «دشواری مبارک»، به روایت ابعادی از این رخداد غیرانسانی می‌پردازد تا حالا یک «پیجر» را از نزدیک دیده‌اید؟ شبیه یک ساعت دیجیتال رومیزی است و همان قدر بی‌خطر به نظر می‌رسد. وسیله‌ای غیرنظامی برای دریافت پیام متنی که در دنیای گوشی‌های هوشمند امروزی از یادرفته و بی‌مصرف شده است. با پیجر فقط می‌توان پیامک رد و بدل کرد و به هیچ درد دیگری نمی‌خورد. امّا سال گذشته در چنین روزی اسرائیل پرده جدیدی از تاریخ جنایت بشری را رو کرد. دورانی جدید برای انسان آغاز شد که در آن هر وسیله‌ای که اطرافش وجود دارد ممکن است روزی به بمبی خطرناک تبدیل شود. همان‌طور که آن روز پیجرها به نارنجک تبدیل شدند.

پیجرهایی که روزی تنها وسیله‌ای ساده برای پیامک بودند، در جنایتی هولناک به سلاح مرگبار اسرائیل تبدیل شدند. انفجار همزمان چهارهزار پیجر در لبنان، هزاران شهید و مجروح بر جای گذاشت و روزی به تلخی «قیامت» رقم خورد.

بخش کتاب رسانه KHAMENEI.IR به مناسبت سالگرد این جنایت بشری رژیم صهیونی، با مرور و معرفی کتاب «دشواری مبارک»، به روایت ابعادی از این رخداد غیرانسانی می‌پردازد

تا حالا یک «پیجر» را از نزدیک دیده‌اید؟ شبیه یک ساعت دیجیتال رومیزی است و همان قدر بی‌خطر به نظر می‌رسد. وسیله‌ای غیرنظامی برای دریافت پیام متنی که در دنیای گوشی‌های هوشمند امروزی از یادرفته و بی‌مصرف شده است. با پیجر فقط می‌توان پیامک رد و بدل کرد و به هیچ درد دیگری نمی‌خورد. امّا سال گذشته در چنین روزی اسرائیل پرده جدیدی از تاریخ جنایت بشری را رو کرد. دورانی جدید برای انسان آغاز شد که در آن هر وسیله‌ای که اطرافش وجود دارد ممکن است روزی به بمبی خطرناک تبدیل شود. همان‌طور که آن روز پیجرها به نارنجک تبدیل شدند.

ساعت سه و نیم ظهر بیست و ششم شهریور پارسال، چهارهزار پیجر در یک لحظه در لبنان و سوریه منفجر شدند و عده‌ای را شهید و عده‌ی زیادی را از ناحیه دست و چشم مجروح کردند.

شاهدان عینی آن جنایت و مصدومانش حامل تجربه‌های منحصر به فرد و تکان دهنده‌ای بودند. چهارهزار مجروح در یک ساعت و با یک مشکل واحد به مراکز درمانی محدود در جغرافیای کوچکی از لبنان مراجعه کرده بودند. اسم دیگر آن روز، قیامت بود.

کتاب دشواری مبارک به بازخوانی و شنیدن خاطره‌های این افراد می‌پردازد. چهل روایت کوتاه از چهل نفری که زندگی‌شان به قبل و بعد از این جنایت تقسیم شد. راویان این خاطره‌ها، غالباً خود اشخاص مجروح نیستند. زن‌هایی هستند که آن روز به چشم خویشتن دیده بودند که عزیزشان چه‌طور زخم برداشته. نه یک زخم کوچک؛ که جراحتی عمیق و جبران ناپذیر.