تاریخ : 22. خرداد 1392 - 2:31   |   کد مطلب: 3345
دودل بودم که این یادداشت را بنویسم یا نه. از یک سو نوشتن این مطلب باعث تَکدّر خاطر رؤسای کم تحمل ستادها در رزن می شود و زمین و زمان را به هم میریزند و از طرف دیگر ننوشتن آن به نظر خودم ظلم به انقلاب است. به هر حال قصد نوشتن کردم...

درست است که کشور مشکل اقتصادی دارد ولی اینکه در هر سکانس از فیلم های تبلیغاتی شما به صورت کاملا اتفاقی!! خانم های مرید شما و یا آقایان همرزم شما از بین جمعیت جلو بیایند و با سوز و گداز ذکر مصیبت اقتصادی کنند و شما هم بر این موج ناامیدکننده آنها سوار شوید، بی انصافی در حق انقلاب است. آقای کاندیدا فکر می کنید سیاه نمایی شاخ و دم دارد؟ 

آقای کاندیدا؛ شما که بهتر از من می دانید به هر حال اینجا کشوری است که 34 سال است در آن انقلاب اسلامی رخ داده و ملت انقلاب کرده آن دوسال اول را درگیر جنگ های داخلی بوده اند و هشت سال بعد را نیز درگیر یک جنگ تقریبا جهانی که باید این انقلاب یک تنه در مقابل تمام دنیای استکبار و نوکرانش می ایستاد. از ابتدای انقلاب تا کنون نیز این ملت و دولت آن به خاطر دفاع از حق خود مورد تحریم های شدید اقتصادی قرار گرفته اند و انواع فتنه های سیاسی و آشوب های خیابانی و توطئه های داخلی را نیز از سر گذرانده اند. خب حالا کشوری که با این همه فراز و نشیب توانسته این همه پیشرفت غیر قابل کتمان در عرصه های مختلف سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و نظامی و عمرانی و علمی و ... داشته باشد، آیا کارنامه اش قابل تقدیر و ستودنی نیست؟ کدام کشور و ملت را در تاریخ بشریت سراغ دارید که در چنین اوضاعی طی سه دهه این همه پیشرفت کند تا حدی که مناقشات منطقه ای و جهانی –به اذعان همه- بدون حضور او حل نشود؟ باز هم تاکید می کنم این درست است که مشکل اقتصادی در کشور وجود دارد ولی این ناجوانمردانه است که شما جوری فضا سازی کنید که انگار ایران به بن بست رسیده است و همه گرسنه اند. انتظار ما از شمایی که دم از ولایت می زنید خیلی بیشتر از کاندیداهایی است که چهره ایران را غبار آلود و شرایط کنونی را زمستان می بینند. وقتی ادعای ولایتمداری شما را در کنار سیاه نمایی های شما در تبلیغاتتان می بینیم واقعا نمی دانیم «دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را». سیاه نمایی های شما با ادعای ولایتمداری شما در تناقض است آقای کاندیدا. شاهد سخنم این بخش از فرمایشات حضرت آقا است که همین چند روز پیش در مرقد حضرت امام (ره ) فرمودند. شاید مرور دوباره آن برایمان پندآموز باشد:

« یک جمله هم خطاب به نامزدهای محترم عرض میکنیم. نامزدهای محترم در این برنامه‌های عمومی، خب زبان به نقد و انتقاد باز میکنند؛ این حق آنها است؛ میتوانند از هر چیزی که مورد انتقاد آنها است، انتقاد کنند؛ منتها توجه کنند که انتقاد باید به معنی عزم و نیت برای پیمودن آینده‌ی پرتلاش و افتخارآمیز باشد، نه به معنای سیاه‌نمائی و منفی‌بافی و بی‌انصافی؛ به این نکته توجه کنند. من به هیچ کس نظر ندارم. از همین ساعت، رسانه‌های بیگانه با غیظ و غرض‌ورزی خواهند گفت: فلانی نظر به زید یا به عمرو یا به بکر یا به خالد داشت. این، خلاف واقع است؛ من به هیچ کس نظر ندارم؛ من حقایق را عرض میکنم. من به برادرانی که میخواهند اطمینان این مردم را به سمت خودشان جلب کنند، نصیحت میکنم که منصفانه حرف بزنند؛ انتقاد کنند، لیکن انتقاد به معنای سیاه‌نمائی نباشد؛ به معنای انکار کارهای بسیار برجسته‌ای نباشد که چه در این دولت، چه در دولتهای قبلی انجام گرفته است و کسانی مثل خود آنها سر کار آمده‌اند و شب و روز تلاش کرده‌اند و آن کارها را انجام داده‌اند. انتقاد به معنای انکار جهات مثبت نیست؛ انتقاد این است که انسان کار مثبت را بگوید، نقص و ضعف را هم بگوید. امروز در کشور ما اگر کسی سر کار بیاید، احتیاج ندارد که از صفر شروع کند؛ هزاران کارِ برجسته انجام گرفته است. در سالهای طولانی، در دوره‌ی مسئولیتهای مختلف دولتها، هزاران زیرساخت اساسی برای این کشور به وجود آمده است؛ علم پیشرفت کرده است، صنعت پیشرفت کرده است، کارهای زیربنائی پیشرفت کرده است، امور بسیار مهم در زمینه‌های مختلف برنامه‌ریزی و اجرا شده است؛ اینها را نباید از دست بدهند؛ هر کاری میکنند، باید از اینجا به بعد باشد. این همه کار را نمیشود فقط به بهانه‌ی این که امروز مشکلات اقتصادی داریم، گرانی و تورم داریم، انکار کنیم؛ این که درست نیست. بله، مشکلات اقتصادی هست، تورم هست؛ ان‌شاءالله آن کسی که بعداً خواهد آمد، بتواند حلاّل این مشکلات باشد، این گره‌ها را هم باز کند؛ این که آرزوی ملت ایران است؛ اما این معنایش این نباشد که اگر ما یک راه حلی برای مشکلات در نظر خودمان داریم، همه‌ی آنچه را که امروز انجام گرفته است و وجود دارد، انکار کنیم»

شهاب الدین سحرخیز