در پایان جنگ تحمیلی رشدیافتهترین عرصه کشور عرصه نظامی بود. تا آنجا این مسئله برجسته شد که حضرت امام یکی از دستاوردهای جنگ تحمیلی را اینگونه فرمودند:«در جنگ بود که صنایع نظامی ما از رشد آنچنانی برخوردار گردید» زیرا آن روز تمرکز دشمنان در تحریم نظامی بود و ما هم مجبور بودیم در این حوزه اندیشه کنیم و راهحلی بیابیم.
دانشمندان علم توسعه در بررسی علل عقبماندگی جهان سوم نسبت به غرب، بارز نشدن خلاقیتها را عامل اصلی آن برمیشمارند و علت عدم بروز خلاقیتها را نیز وجود منابع خدادادی در این کشورها میدانند، بدین معنی که منابع خدادادی مخزن تغذیه و مصرف میشود و لزومی برای بروز خلاقیتها و استعدادها پیدا نمیشود.
سنگاپور و تایوان نمونهای بارز از این خلاقیتآفرینی در آسیاست، اما جهان عرب به دلیل منابع خدادادی عقبافتادهترین بخش جهان محسوب میشود چرا که درآمدهای سرشار زیرزمینی تنبلی را به ارمغان میآورد و خلاقیتها بارز نمیشود. متوسط هوش ملت ایران بالاتر از متوسط هوش جهانی است اما چرا ما هم در زمینه خلاقیت به مرز قابل قبولی نرسیدهایم، دلیل اصلی آن فراهم بودن منابع و امنیت نسبی مالی و درآمدی کشور است.
در سختیها فکرها به کار گرفته میشود و در بحرانها خلاقیتها و ایدهها و توفان فکرها به راه میافتند. چرا اکنون آلمان قدرت اول اروپاست؟ چون فهمیدهاند تنها راه برونرفت از تحقیر تاریخیشان بعد از جنگ جهانی دوم، خلاقیت برتر است.
چرا کشورهای اروپایی در صنعت و تولید برترند؟ دلیل آن نبود نفت و گاز است، لذا مجبورند خلاقیت خود را در راستای انباشت سرمایه به کار گیرند و خلاقیتها را به مرز تجاریسازی میرسانند و نه تنها خود را اداره میکنند که با همین خلاقیت سلطهگری و انحصارطلبی خود را نیز به نمایش میگذارند.
اسلام نیز اقتدار را به علم میدهد و اگر «العلم سلطان» علم هم اقتدار میآورد، هم زندگی و هم تولید و هم استقلال اقتصادی و سیاسی. به کشور خود برگردیم، چرا در طول ۹۰ سال گذشته ایران واردکننده بنزین بوده است اما حدود سه سال است که این مشکل مرتفع شده است. آیا غیر از این است که به خاطر اضطراب تحریم بر حل آن متمرکز شدیم؟
بروز خلاقیتهای مدیریتی کشور بعد از تحریم نفتی که از۱۱/۴/۹۱ شروع شد، قدری روند را امیدوارانهتر نشان میدهد. باور کنید تا نفت ما به صورت جدی تحریم نشود، درآمدهای غیرنفتی کشور افزایش نخواهد یافت. در خبرها آمد که ایران سومین کشور خاورمیانه در سرمایه مستقیم (FDI) است، آیا تمرکز مسئولان بر این دستاورد در سایه حساسیت آنان نسبت به تحریم دشمنان نبوده است؟ قطعاً رفتار معکوس نظامی جمهوری اسلامی ایران نسبت به تحریمها موجب این مهم گردیده است و اگر همه چیز به حالت عادی پیش میرفت، احتمالاً دراین حد به دنبال سرمایهگذاری مستقیم خارجی نبودیم. سیاستهای تشویقی دولت بیتأثیر از تحریمها نیست و این خود محرکی برای جذب سرمایهگذاری است.
در خبرها آمده بود که چهار مجتمع فولادی کشور، فولاد شرق کشور را عهدهدار شدند و چند سال پیش نیز بعد از خروج سرمایهگذاران خارجی ۱۸ واحد پارسجنوبی به دست ایرانیها سپرده شد. آیا اگر تحریم نبود این مسئله محقق میشد؟بخشی از مدیریت هوشمندانه تحریمها به اتاقهای فکر نظام معطوف است. باید اتاقهای فکر در بخشهای مختلف اقتصادی و دیپلماسی کشور تشکیل و سیل ایدهها و خلاقیت برای تولید ظرفیتهای جدید به کار گرفته شود. اکنون نوبت آن رسیده است که یک بار دیگر ظرفیتهای داخلی کشور بازخوانی و روش به کارگیری آن بررسی شود.
میدانداری چهار مجتمع فولادی کشور در فولاد شرق کشور و جذب سرمایهگذاران خارجی به منطقه آزاد تجاری «ارس» نمونههای عملی از «شدن» است. گویی گشایش مرزهای علم و تفکر در ایران در سایه تحریم شتاب بیشتری مییابد و تلاش برای عدم وابستگی کشور به نفت در اولویت قرار میگیرد. اگر این را به عنوان یک تجربه و منطق آزموده شده بپذیریم، باید از تحریمها استفاده کنیم و در بسیاری از مواقع نیز به «خود تحریمی» رویآوریم تا بتوانیم در آینده مستقل و در مقابل دشمنان با گردنی برافراشته و چهرهای عبوس بایستیم.
اکنون وقت آن رسیده است که دولت «شبکههای اتاق فکر» را در هر دانشگاه کشور، متناسب با زمینه تخصصی آن ایجاد کند و «سازمان مرکزی ایدهگیری و ایدهپردازی» را راهاندازی نماید تا خلاقیتها و ایدهها دستیافتنیتر گردد. تحریم نفتی آخرین گلوله دشمن است. انشاءالله در فردایی بهتر «ان مع العسر یسرا» را به نظاره خواهیم نشست.
عبدالله گنجی