
پاییز سال ۱۳۶۳ زمانی که تیم ۱۳نفرۀ حدید در ماموریتی سرّی عازم دمشق شد کسی تصورش را نمیکرد که سرپرست ۲۵سالۀ این مأموریت، بنیانگذار رخدادی شود که بعداز ۴ دهه ایران را در زمرۀ یکی از قدرتمندترین نیروهای موشکی دنیا قرار دهد.
یک سال قبل حسن طهرانیمقدم یگان توپخانۀ سپاه را تحویل گرفته بود. بعداز انتصاب به فرماندهی توپخانه و صدور مجوز حملات توپخانهای به داخل عراق بود که فهمید امکانات موجود کفاف گوشمالی صدام را هم نمیدهد، دشمنهای بزرگتر که بماند؛ برد توپخانههایی که در اختیار ایران بود بهزحمت به ۳۰ کیلومتر میرسید!
در زمستان ۶۳ موشکهای وارداتی از یک کشور خارجی بههمراه تیم خارجی عملیاتی آن تازه از راه رسیده بود که تیم ۱۳نفرۀ آموزشی ایران هم از دمشق به تهران بازگشت. لیبیاییها برای تسویهحساب شخصی خودشان با صدام یک تیم نظامی هم همراه موشکها فرستاده بودند تا از فرصت جنگ تحمیلی برای مخاصمۀ خودشان با صدام سوءاستفاده کنند. همراهی لیبیاییها با ایران چندان دوام پیدا نکرد و زمستان دو سال بعد در سال ۶۵ دست از کار کشیدند و با خرابکاری در موشکهای باقیمانده کار را رها کردند.
در اوج جنگ شهرها نوبت به طهرانیمقدم و تیمش رسیده بود که در تمام این مدت چراغخاموش بهعنوان تیم پشتیبانی به لیبیاییها خدمت میدادند بدون اینکه آنها متوجه شوند یک تیم آموزشدیدهای در کنارشان است. ۱۷ روز طول کشید تا طهرانیمقدم و تیمش خرابکاری را رفعورجوع و در نهایت بالستیک اسکاد خارجی را روانۀ پایتخت افسانهای صدام کنند. این اما برای طهرانیمقدم تازه شروع مسیر بود.
فرماندۀ سابق توپخانه که برای زدن بصره باید توپهای سنگین خود را تا نزدیکی خط دشمن منتقل میکرد، برایش یقین شده بود که صدام حریف دستگرمی است و باید به فکر قلههای بلندتری بود.
جنگ که تمام شد کار طهرانیمقدم تازه شروع شده بود. مسیری که از ابتدای ورود موشکهای وارداتی به ایران و با موافقت حجتالاسلام خامنهای، رئیسجمهور وقت، برای باز کردن یکی از موشکها و مهندسی معکوس آن شروع شده بود در دهۀ ۷۰ ادامه پیدا کرد تا در نهایت در هفتۀ دفاع مقدس ۱۳۷۷ به رونمایی از اولین بالستیکِ ایرانیِ در برد اسرائیل برسد: شهاب ۳. در جنگ تحمیلی ۱۲روزه با دشمن صهیونی و ۲۷ سال بعد از آن رونمایی بود که ثابت شد بلندنظری و بلندهمتی طهرانیمقدم چقدر درست بوده است.
نهالی که او و یارانش از اواسط دهۀ ۶۰ غرس کردند در جنگ با دشمن صهیونی به بازوی توانمند هجومی ایران تبدیل و صدای کشیدههایش هم در تمام دنیا شنیده شد.
طهرانیمقدم و یارانش در تمام این ۴ دهه، مصداق همان جملۀ طلایی خودش بودند: «فقط انسانهای ضعیف به اندازۀ امکاناتشان کار میکنند.» او و یارانش از دهۀ ۶۰ تا امروز عینیت بیرونی انسانِهای نسل انقلاب اسلامیاند. انسانهایی که بدون هیچ منت و توقع، شانه زیر بار امانت الهی دادهاند و در سکوت در مسیر قدرتمند کردن کشور قدم برمیدارند.
به تعبیر حضرت روحالله(ره) در پیام شهادت شهید چمران، بیهیاهوهای سیاسی و خودنماییهای شیطانی، برای خدا به جهاد برخاسته و خود را فدای هدف کردهاند و نه هویٰ و این هنر مردان خداست و طهرانیمقدم هم یکی از هنرمندان تاریخ معاصر ایران.
دیدگاه شما