آخرین اخبار

تاریخ : 31. تير 1393 - 15:01   |   کد مطلب: 8795
آنچه در زیر می خوانید متن خلاصه شده ای است از کتابچه ی «فروش زمین،واقعیت یا شایعه؟» که توسط دفتر جنبش مقاومت اسلامی حماس در تهران جهت پاسخ به شبهه فروش زمین های فلسطین توسط مردم فلسطین به یهودیان تهیه و تدوین شده است.امید است مورد توجه خوانندگان قرار گیرد:

در این نوشتار تلاش می کنیم که به بررسی زوایای مختلف شایعه دروغین «فروش زمین توسط فلسطینیان» بپردازیم. این دورغ بزرگ در بیش تر کشورهای اسلامی شایع شده است و در واقع یکی از شایعات و دروغ پردازی های یهودیان و ایادی آن ها به شمار می رود. مهم ترین این ادعاها و شایعات این است:« ملت فلسطین سرزمین خود را به یهودیان فروختند، پس چرا از ما می خواهند سرزمینی را آزاد کنیم که فروخته شده و پول آن هم گرفته شده است؟»

بارها این سوال مطرح شده است. در کشورهای اسلامی از جمله ایران اسلامی که امید است در راه آزادی فلسطین گامی بردارند. بیش تر این شایعات رواج دارد. رژیم شاهنشاهی گذشته به علت روابط مستحکمی که با رژیم صهیونستی داشت، این گونه دروغ پردازی ها و ادعاهای کذب را ترویج می کرد.

این مسأله بسیار حساس و مهم است و هر مسلمانی در هر گوشه ای از جهان به خصوص فرهیختگان و قشر تحصیلکرده جوامع اسلامی باید خوب آن را تجزیه و تحلیل کرده و در قبال این گونه شایعه پراکنی ها موضع قاطعی بگیرند و به روشنگری اقشار مختلف مردم بپردازند؛ چرا که فلسطین تنها ملک فلسطینیان نیست، بلکه از آن همه مسلمانان است.

باید اذعان کرد که برخی مسلمانان تحت تاثیر این شایعات قرار گرفته و آن ها را باورمی کنند. در این پژوهش تلاش شده تا نگرشی کلی درباره فروش زمین به یهودیان در عهد امپراتوری عثمانی و دوران قیومیت انگلستان بر فلسطین ارائه شود.

خمیر مایه این تحقیق این است که فلسطین متعلق به فلسطینیان و سرزمین و موقوفه اسلامی و از آن تمام مسلمانان جهان و نسل های بعدی تا قیامت است.

دفتر جنبش مقاومت اسلامی حماس در تهران

فلسطین در عهد امپراتوری عثمانی

در اواخر قرن نوزدهم مهاجرت یهودیان به فلسطین ابعاد گسترده تری به خود گرفت. یهودیان و صهیونیست های غیر یهودی، یهودیان سایر نقاط جهان را به مهاجرت به فلسطین ترغیب می کردند. این تلاش ها از قرن شانزدهم میلادی شروع شد تا این که در آن از سال 1621م. هزی فنش از وکلای انگلیسی نوشته ای تحت عنوان «رستاخیز بزرگ جهانی و فراخوان یهود» منتشر ساخت و در آن از یهودیان خواست به فلسطین کوچ کنند. از سوی دیگر، دانشمندان مسیحی مانند اسحاق نیوتن (1727-1643)، ژان ژاک روسو (1778-1712)، بریستلی (1804-1733)، شاوسبری و لورانس اولیونت نیز در این باره مطالبی نوشتند و یهودیان را به مهاجرت به فلسطین تشویق کردند.

تدابیر امپراتوری عثمانی برای ممانعت از اسکان یهودیان در فلسطین

1- حکومت عثمانی در سال 1887 استان قدس را از حیطه نظارتی سوریه خارج ساخت و خود برای نظارت هر چه بهتر و توجه بیش تر به این منطقه مستقیماً آن را تحت نظارت حکومت مرکزی (باب عالی) قرار داد. علی رغم این که شمار یهودیانی که از سال 1881 تا 1914 کشورهای خود به ویژه روسیه و اروپای شرقی را ترک کرده بودند، به دو میلیون و 366 هزار و 941 نفر رسید، اما تنها 55 هزار نفر از آن ها یعنی 32/2 درصد توانستند به فلسطین مهاجرت کنند. اکثریت آن ها به آمریکا، اروپای غربی و آمریکای جنوبی مهاجرت نمودند. این مساله خود بر موفقیت نسبی حکومت عثمانی در جلوگیری از مهاجرت یهودیان به فلسطین تاکید دارد.

2- حکومت مرکزی به کنسولگری های خود دستور داد تا به اطلاع یهودیانی که خواهان مهاجرت به فلسطین هستند، برسانند که نمی توانند به عنوان تبعه خارجی در فلسطین اسکان یابند و باید برای اقامت در فلسطین تابعیت دولت عثمانی را کسب و به قوانین جاری در ایالت هایی که خواهان اقامت در آنها هستند، پایبند باشند.اما با وجود این سیاست حکومت عثمانی، فعالیت اسکان و شهرک سازی یهودیان در فلسطین پیشرفت قابل ملاحظه ای داشت. عوامل زیادی از جمله حمایت کنسولگری های خارجی و پرداخت رشوه به برخی کارکنان دولت عثمانی که برخی اوقات تسلیم فشارهای پیاپی طرف های خارجی می شدند، در این زمینه دخیل بودند.

3- تاسیس سازمان جهانی صهیونیسم world Zionist organization  و تشکیل اولین کنگره جهانی آن در بال سوئیس در تاریخ 27 تا 29 آگوست 1897 به ریاست تئودور هرتزل گام نخست صهیونیست ها برای اجرای توطئه های صهیونیسم برای برپایی دولتی یهودی در سرزمین فلسطین قلمداد می شود. هرتزل برای عملی شدن پروژه صهیونیسم بر تماس با دیپلمات های کشورهای جهان حریص بود وتلاش می کرد که موافقت قدرت های بزرگ جهانی به خصوص انگلستان را با این طرح خود جلب کند. با توجه به منافعی که این طرح برای استعمار صلیبی غرب داشت، هرتزل تلاش نمود تا دولت عثمانی را به فروش بخشی از فلسطین به یهودیان و دادن خودمختاری به آن ها تحت حاکمیت حکومت عثمانی و اجازه به یهودیان برای مهاجرت به فلسطین اقناع کند. همه این درخواست ها در مقابل پیشنهاد کمک مالی هنگفت و بسیار فریبنده ای صورت می گرفت و در آن حال هم دولت عثمانی به شدت به این اموال نیاز داشت، اما سلطان عبدالحمید دوم (1876 تا 1909) به شدت با این درخواست ها مخالفت کرد و در مقابل توطئه های یهودیان ایستادگی کرد و در پاسخ به این پیشنهاد هرتزل گفت: « به او نصیحت می کنم که این فکر را از ذهنش دور کند. نمی توانم حتی یک وجب از خاک فلسطین را بفروشم. چرا که ملک من نیست، بلکه از ان امت اسلام است. ملتم با جانفشانی و دادن خون های زیاد این امپراتوری را به دست آورده اند و با خون خود نیز آن را تقویت کردند و همچنان با خون خود از آن محافظت می کنیم و به احدی اجازه نمی دهیم که آن را غصب کند. یهودیان بیلیون های (پول) شان را نزد خود نگه دارد و در صورتی که امپراتوری عثمانی تجزیه شد، یهودیان بدون پرداخت چیزی فلسطین را به دست می آورند، اما این امپراتوری مگر از روی اجساد ما تجزیه شود. هرگز به هر هدف و غرضی که باشد، اجازه نخواهم دادکه سرزمین های اسلامی تکه تکه شوند.»

سیاست ها و اقدامات اشغالگران انگلیسی در فلسطین

مقامات انگلیسی چه مقامات نظامی از سال 1917 و چه مقامات سیاسی از سال 1920 و حتی قبل از کسب مشروعیت بین المللی در رابطه با اشغال فلسطین قوانین بسیار خطرناکی را تصویب و در آن اجرا کردند. این قوانین با کلیه قوانین و عرف بین المللی تضاد داشت.

این سیاست ها و قوانین عبارت بودند از:

1- بستن دفاتر ثبت اراضی د رتاریخ 18 نوامبر 1917

2- منع هر نوع خرید و فروش به خصوص در مورد اموال غیرمنقول

3- تعیین مدت سه سال برا ی اجاره زمین های کشاورزی

هدف از این بند این بود که شخص مستاجر هیچ گونه حق مالکیتی در این زمین ها پیدا نکند.

4- در اوائل اکتبر سال 1918 م. منشوری صادرشد که خطرناک ترین بند آن ماده شماره 5 بود.د ر این ماده هر  نوع حق تقدم برای اثبات مالکیت اراضی ملغی اعلام شد. بر اساس قوانین دولت عثمانی هر کسی اراضی موات و یا اراضی دیگر را احیا و اصلاح می کرد، صاحب آن می شد و می توانست آن ها را بفروشد یا رهن دهد. این زمین ها به وراث متوفی منتقل می شد. البته می بایست که شخص به مدت ده سال متوالی در این زمین ها  کشت و کار می کرد تا صاحب چنین حقوقی شود.

5- در سال 1920 هربرت ساموئل (یهودی) حاکم بریتانیایی فلسطین قانونی تحت عنوان « قانون اراضی» منتشر ساخت. این قانون سنگ زیربنای تشکیل رژیم صهیونیستی به شمار می آید. انگلستان که متعهد به تشکیل چنین رژیمی شده بود، از این قانون به عنوان ابزاری برای رسیدن به این مهم استفاده کرد.

6- در سال 1920 حکومت ساموئل با تلاش بیش تر و فعالیت گسترده تر اجرای طرح های جنبش صهیونیسم را پی گرفت. مهم ترین اعمال وی افتتاح دفاتر ثبت اراضی و واگذاری امر نظارت بر این دفاتر به یک صهیونیست به نام نورمان بنتویچ بود. در همین سال هم قانون خطرناک «مساحت» صادر شد و بنوتیچ برای مصادره زمین های فلسطینیان قورا آن را به اجرا گذاشت.

7- بستن بانک عثمانی (این تنها بانکی بود که به کشاورزان وام با بهره پایین می داد)

8- اعمال مالکیت های سنگین بر فلسطینیان. کشاورزان فلسطینی میانگین درآمدشان کم تر از هر قشری بود، بر اساس این قانون بیش ترین مالیات را پرداخت می کردند.

9- مقامات انگلیسی حاکم بر فلسطین با هدف مشروعیت بخشیدن به روند غصب زمین ها تحت لوای قانون، قوانین قبلی را کاملا تغییر دادند و قوانین جدیدی را تصویب کردند.

10- وارد آوردن خسارت های سنگین به کشاورزان از طریق واردات محصولات کشاورزی قبل از فروش محصولات کشاورزان فلسطینی، همین مساله باعث تراکم بد هی های کشاورزان و احیانا ورشکستگی آن ها می شد؛ به نحوی که حدود 75 درصد آن دیگر قادر به پرداخت مالیات نبودند. علاوه بر این گونه اقدامات ظالمانه، شمار زیادی از کشاورزان به صورت دسته جمعی زندانی و به شدن شکنجه و به پرداخت غرامت های سنگین محکوم می شدند.

11- همچنین 86 هزار خانواده پس از تخریب و به آتش کشیده شدن منازلشان توسط یهودیان و نیروهای انگلیسی آواره شدند و هزاران نفر هم در زیر چرخ خودروهای زرهی انگلیسی ها و پای اسب ها له شدند تنها گناه آن ها مخالفت با تخلیه زمین هایشان بود. شما خواننده محترم ملاحضه می فرمایید که در این انتفاضه هم چطور فلسطینیان به خاطر دفاع از سرزمین و خاک خود در همه جای فلسطین، جنین، رفح، نابلس و غزه و . .  قربانی می شدند.

12- حکومت بریتانیا در فلسطین زمین های عرب ها را به یهودیان اجاره می داد و یا برای همیشه به آن ها هبه می کرد. همچنین امتیازات زیادی به یهودیان داد و آن ها با استفاده از این امتیازات توانستند منابع اقتصادی و آبی و معدنی فلسطین را در اختیار خود بگیرند از سوی دیگر، به شرکت های نفتی آمریکا امتیاز بهره برداری از نفت به مدت 70 سال داده شد.

حکومت انگلیس کلیه درهای فلسطین را به روی انگلیسی ها و یهودیان برای چپاول این سرزمین و منابع خدادادی آن بازگذاشت.

13- نزول خوران یهودی سهم عمده ای در ورشکسته کردن کشاورزان فلسطینی داشتند. آن ها در مقابل پرداخت وام به فلسطینیان حدود 200 درصد سود می گرفتند که همین مساله باعث شد فلسطینیان قادر به پرداخت دیون خود نباشند، بنابراین یهودیان زمین های آن ها را در عوض وام های خود در مزایده ها و مناقصات خریداری می کردند و صهیونیست ها از فروش این زمین ها به عنوان حربه ای تبلیغاتی برای ترویج این ایده که فلسطینیان زمین های خود را فروخته اند، استفاده می کردند. علاوه بر آن، زمین های که مالکان بزرگ عرب به یهودیان فروختند، در کل 1 درصد فلسطین را شامل می شود. در بخش دیگر این نوشتار به این موضوع پرداخته می شود.

اداره اراضی جنایت های زیادی در حق فلسطینیان مرتکب شد و به شیوه های مختلف و با استناد به قوانین عجیب و غریبی زمین های عرب ها را مصادره می کرد. گفتنی است که اداره اراضی در سال 1920 با اداره کشاورزی، آموزشگاه کشاورزی و هیأت صهیونیستی ادغام شد.

شیوه های دستیابی یهودیان به 6/6 درصد از خاک فلسطین تا قبل از صدور قطعنامه تقسیم فلسطین

شیوه اول

یهودی ها 500 هزار دونم از زمین های فلسطینیان را با کمک مستقیم انگلستان به دست آوردند دستیابی یهودیان به این زمین ها به این صورت بود:

1- نماینده بریتانیا در فلسطین 325 هزار دونم زمین را به آژانس یهود بخشید.

2- نماینده بریتانیا در فلسطین 175 هزار دونم زمین را به قیمت ناچیزی به آژانس یهود اجاره داد.

ادامه دارد...

طیب سعیدی

دیدگاه شما